سید محمد صدرالدینسید محمد صدرالدین، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

پسری و دختری

این ماه

سلام دیروز پیش دکتر بودیم / صدای قلب و فشار خون و وزنم خوب بود / از اول بارداری تا این ماه هشت کیلو اضافه کردم و به نظرم خوب هست .... دکتر بسیار ریلکس و شاد با حرفای من برخورد می کنه و اصلا به ادم استرس وارد نمی کنه.از نظر دکتر وسط شهریور باید منتظر یاسمین باشیم و برای دوهفته دیگه وقت داریم... البته سنگینی و مشکل نافم رو از شل شدن عضلات شکمم می دانه و این روزهای گرم تابستان رو دوست دارم زودتر بگذره... و اما اقا صدرالدین که این ماه یاد گرفته دوچرخه اش رو با چرخهای کمکی پا بزنه در حالیکه اصلا سه چرخه اشو تحویل نگرفت ولی روی دوچرخه خیلی قشنگ میشینه و مثل بچه های چهار پنج ساله پا می زنه ..... حرف زدنش هم خیلی بهتر شده  مام...
31 تير 1393

من و ما

سلام جمعه تولد مامان مده بود و برایش یک دسته گل رز قرمز بزرگ خریدیم و من تقدیم کردم ..... 5شنبه و جمعه روزهای خوب با بی جی بودن و مامان مده و هاوی بود .... نزدیک یک هفته است با انتقال تخت خوابم به اتاق وسطی شبها از اتاق مامانم خداحافظی کردم و بابا علی همراه من توی اتاق وسطی می خوابه .... بابایی صبح ها تنش له میشه ولی من یک ژله انگشتی می خورم ... کلی با صحبت کردنم مامان و بابا حال می کنند  خیلی خوشحالم ... مامان اوی کجایی ؟ من اینجام ... اقا صدرالدین ؟بله کجایی ؟ الان میام ... میوه ها رو همه رو به انگلیسی و فارسی بلدم ... بوس و ماچ و محبتم که خیلی زیاده / اما هنوز حمام و پنپی مصیبتمون هست .... ...
8 تير 1393
1